️مراسم عروسی بود . . ؛ پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد پیشش آمد و گفت: سلام استاد آیا منو میشناسید؟ معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم. و داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید ، یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را یده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که شما ساعت را از جیبم بیرون میآورید و جلوی دیگر معلمین و دانشآموزان آبرویم را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیهء دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع ی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد و شما آبروی من را نبردید.
استاد گفت : باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست ' چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم را بسته بودم '
| تربیت و حکمت معلمین، دانش آموزان را بزرگ می نماید. |
درود بفرستیم به همهء معلمینی كه با روش درست و آموزش صحيح، هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان می كارند و هم پاكی و انسانيت و جوانمردی را
تابستان دارد از راه می رسد ؛ در ظهرها و شب های زیبای تابستانی ، قصه های بدون پایان برای فرزندتان تعریف کنید و از او بخواهید که پایان داستان را بسازد. از او بخواهید برای یک داستان چند پایان مختلف بسازد و نظر کودک را در خلال داستان بپرسید. شما هم برای پایان قصه، پیشنهاد بدهید.
□ بدخطی یا نارسانویسی
اختلال یادگیری شکلهای گوناگونی دارد و بر اساس آن با علائم متفاوتی تظاهر پیدا میکند.
یکی از علائم اختلال نوشتن است. دانشآموز مبتلا توان نوشتاری و دستخط خوبی ندارد، املای او پر از غلط است و نقطهگذاری و دستور زبان او مشکل دارد. توانایی برقراری ارتباط با جملاتی که مینویسد، ندارد چون نمیتواند کلمات و جملات را درست به هم مرتبط کند. ساختار نوشتار این کودکان ضعیف است و نمیتوانند آنچه در ذهنشان است را با نوشته به دیگران انتقال دهند. نوشتههای این گروه افراد پراکنده و گسسته است و خواننده توانایی درک مطلب را نخواهد داشت.
□ فاصلهنویسی بین حروف و کلمات
از جمله علل بروز این حالت سرعت زیاد قلم هنگام نوشتن، حرکت بیش از حد و سریع جانبی و بیتوجهی به هماهنگی لازم برای نوشتن است. برای رفع این مشکل والدین یا معلم باید کلمههای یک جمله را بهصورت کمرنگ یا نقطهچین بنویسند تا دانشآموز ضمن کامل کردن به فاصلهها هم توجه داشته باشد. همچنین میتوان از چوب کبریت به شکل عمودی بهعنوان حد فاصل استفاده کرد تا دانشآموز پس از نوشتن یک کلمه چوب کبریت را قرار دهد سپس کلمه بعدی را بنویسد
□ اختلال در گذاشتن سرکش و نقطه
بچههایی که نقطه و سرکش کم و زیاد میگذارند، نیاز به تقویت دقت دیداری و دقت و تمرکز دارند. اگر در سال اول دقت دانشآموز را افزایش ندهید در سالهای بعد مشکل او بیشتر به چشم میآید و بیدقتی او به سایر دروسش منتقل خواهد شد. تمریناتی مانند اختلاف تصویر را پیدا کن، بگرد و پیدا کن، کارهای نقطهچین، شباهت را پیدا کن، بازیهای دقتی و. میتواند دقت دانشآموز را افزایش دهد.
□ کجنویسی
از جمله علل بروز این اختلال سفت در دست گرفتن مداد و فشار زیاد انگشت شست به آن یا در جهت درست قرار ندادن دفتر یا کاغذ و قرار نگرفتن درست مداد بین انگشتان است. برای درمان کافی است از کودک بخواهید هنگام نوشتن بازو را به بدن بچسباند تا دست انعطاف زیادی نداشته باشد.
□ نامرتبنویسی
علت نامرتبنویسی حرکت بسیار کند دست، محکم گرفتن مداد بین انگشتان و نبودن آزادی حرکت و انعطاف پایین دست، همچنین نادرست بودن وضعیت نشستن و قرار دادن کاغذ است. برای درمان ابتدا قوانینی را در نظر میگیریم، مثلا از ابتدای خط شروع به نوشتن میکنیم. از خط منحرف نمیشویم. از پاککن استفاده نمیکنیم. نوک مداد هنگام نوشتن باید تیز باشد و. همچنین میتوانید از کپی کردن استفاده کنید.
□ پررنگنویسی
وقتی دانشآموز روی دفتر یا کتاب مینویسد، بیش از حد مداد را فشار میدهد پس به جای دفتر یا کتاب از یک کاغذ استفاده کنید و آن را روی فرش یا بالش قرار دهید تا بنویسد، به شرط اینکه به اندازه ای فشار دهد که کاغذ سوراخ نشود. بعد از مدتی تمرین مشاهده میکنید مداد را زیاد فشار نمیدهد یا از مداد رسم که نوک آن زود میشکند استفادهکنید تا مجبور شود زیاد مداد را فشار ندهد.
| نوشتهء دکتر کتایون خوشابی | فوقتخصص روانپزشکی اطفال |
خانم معلم در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن محتاطی او را صدا کرد. خانم معلم او را شناخت، اما بدون آن که بخواهد نیتی خودش را به رویش بیاورد، گفت: تو در امتحان نمره ٩ گرفتی. تو تنها کسی هستی که نمرۀ قبولی نگرفته. پسرک با خجالت و در حالی که صورتش سرخ شده بود سرش را بلند کرد و گفت: خانم معلم چِن ، میشود. میشود یک نمره به من ارفاق کنید؟
خانم چِن با عتاب مادرانهای سرش را تکان داد و گفت: یک نمره ارفاق کنم؟! این ممکن نیست. من طبق جوابهایی که در برگۀ امتحانت نوشتهای به تو نمره دادهام. او اضافه کرد: نگران نباش. من که نمیخواهم به خاطر ضعفت در امتحان، تو را تنبیه کنم. تو باید در امتحان بعد تلاش بیشتری کنی و نمرۀ بهتری بگیری. پسر با صدایی که نشان میداد خیلی ترسیده گفت: اما مادرم کتکم میزند.
خانم معلم ساکت شد. او آرزوی والدین را درک میکرد که میخواهند بچههایشان بهترین نمرهها را کسب کنند و موفق باشند؛ از طرفی نمیتوانست در برابر بچههای بازیگوشی که در امتحاناتشان ضعیف هستند، نرمش نشان دهد. اما یک موضوع دیگر هم بود. او میدانست که کتک خوردن بچهها هم هیچ کمکی به تحصیلشان نمیکند و حتی تأثیر منفی آن ممکن است آنها را از تحصیل بازدارد. نمیدانست چه تصمیمی بگیرد. یک نمره ارفاق بکند یا نه. او در کار خود جداً اصول را رعایت میکند. اما به هر حال قلب رئوف مادرانه هم داشت.
نگاهی به پسرک کرد. هنوز تمام تن پسرک از ترس میلرزید و به گریه هم افتاده بود. عاقبت رو به پسرک کرد و گفت: ببین!، این پیشنهادم را قبول میکنی یا نه؟ من به ورقهات یک نمره ارفاق» نمیکنم. فقط میتوانم یک نمره به تو قرض» بدهم. تو هم باید در امتحان بعدی ٢ برابر آن را، یعنی ٢ نمره، به من پس بدهی. خوب است؟ پسرک با شادی گفت: چشم! من حتماً در امتحان بعدی ٢ نمره به شما پس میدهم. او با خوشحالی از خانم معلم تشکر کرد و رفت.
از آن پس برای این که بتواند در امتحان بعدی قرضش را به خانم معلم پس بدهد، با دقت زیاد درس میخواند. تا این که در امتحان بعد نمرۀ بسیار خوبی کسب کرد. از طرف مدرسه به او جایزهای داده شد. از پسِ آن درس» که خانم معلم به او داده بود، مقطع دبیرستان را با نمرات عالی پشت سر گذاشت و وارد دانشگاه شد. او همیشه ماجرای قرض نمره را برای دوستانش تعریف میکند و از بازگویی آن همیشه هیجان زده میشود. زیرا میداند که نمرهای که خانم معلم آن روز به او قرض داد، سرنوشتش را تغيير داد. آن پسرک جوان اکنون جزو ده ثروتمند دنیاست او " لی کا- شینگ " رییس بزرگترین کمپانی عرضه کننده محصولات بهداشتی و آرایشی به سراسر جهان است!
حرفم این است ؛ مراقب تاثیر تصمیماتمان بر سرنوشت افراد باشیم.!
هر یک از ما در طیِ دورۀ تحصیلاتِ خود؛ یک معلم داشتیم که نه تنها بیشتر از دیگران در ذهن و خاطر ما نقش بسته بلکه نقشِ بسیار مهمی در شکل گیری افکار و اهداف ما داشته است. سرزمین عزیزِ ما؛ معلمان، استادان و فرهیختگانی به خود دیده که با درخشش خود در علم و اندیشه و پشتکار، الگوی بسیار خوبی برای ما گردیده اند. یکی از این بزرگان فرهیخته، پروفسور سید محمود حسابی است.
من با این که استاد حسابی را از نزدیک ندیده ام، اما هنگامی که سال ها پیش کتابِ زندگی او به نام استاد عشق » را خواندم؛ از عظمت هوش و ذکاوت و پشتکار این شخصیت علمی شگفت زده شدم! او که به پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران شهرت یافت؛ نه تنها در علم و تحصیل بلکه در اخلاق نیز بسیار نمونه بود. این کتاب به زندگی و تلاش های پرفسور حسابی می پردازد که مطالعۀ آن می تواند انگیزه های بسیار زیبایی را در فرزندان و جوانان ما ایجاد کند.
استاد عشق | نگاهی به زندگی و تلاش های پرفسور سید محمود حسابی
نوشتۀ ایرج حسابی | چاپ سی و سوم 1387 | 216 صفحه | سازمان چاپ و انتشارات
یکی از دغدغه هایی که بیشتر ساعات روزِ فرزندان ما را پر کرده است؛ فضای مجازی و استفاده از برنامه های اینترنتی است. با توجه به این مسئله، آموزش و پرورش با همیاریِ والدین باید بیندیشند که در کنار کسبِ مهارت سواد آموزی و تحصیل علم، کمک کنند دانش آموزان و فرزندان ما چطور مهارتِ مدیریت زمان یاد بگیرند تا بتوانند از فضای مجازی، بازی های اینترنتی، گوشی و تبلت و غیره، به اندازه و با محدودیت سنیِ مناسب بهره ببرند.
عدم تمرکز، حواس پرتی، خستگی و نداشتن انرژی کافی که به خاطر تماشای زیاد و بازی با گوشی و تبلت می باشد، باعث شده برخی دانش آموزان در مدرسه دچار افت تحصیلی شوند. پس اهمیت به این امر که آموختن به آن ها دربارۀ فرهنگ استفاده از رسانه های تصویری و فضای مجازی، می تواند نقش بسزایی در موفقیت تحصیلی فرزندان ما داشته باشد. | پویش
فرزندان ما با رفتن به مدرسه مهارت های خواندن و نوشتن را به مرور می آموزند اما آنچه برای فرزندان ما بسیار مهم نیز هست؛ مهارت های رفتاری و برقراری ارتباط است. آموزش و پرورش در کنار تحصیل دانش آموزان، ابتدا باید به آن ها بیاموزد به مهارتِ شناخت فردی دست یابند؛ یاد بگیرند با احساساتِ متفاوتِ فردی مانند خشم، ترس، هیجان، دلتنگی، خجالت، و غیره آشنا شوند و بتوانند با آن ها کنار بیایند و آن ها را کنترل کنند.
دانش آموزی که از ترسِ عدم یادگیری یا ترسِ از معلم، اکثر آنچه را تمرین کرده فراموش می کند؛ نشان می دهد نیاموخته چطور با ترس و نگرانی های خود کنار بیاید و آن ها را مدیریت کند. یک دانش آموز باید یاد بگیرد به چه نگرانی هایی بی اعتنا باشد و متقابلا به کدامیک از ترس ها و استرس هایش توجه نشان دهد. و نیز دانش آموزی که اغلبِ اوقات عصبانیتش را با دعوا و کتک زدن همکلاسی هایش بروز می دهد، یاد نگرفته چطور خشم خود را کنترل کند.
دورۀ کودکی و نوجوانیِ فرزندان ما نقش مهمی در بزرگسالی آن ها دارد پس باید از همان آغازِ سال های تحصیلی به مرور به آن ها بیاموزیم وقتی درگیرِ احساس های مثبت و منفی می شوند یا هنگامی که با مشکلات مواجه می شوند؛ مهارتِ این را داشته باشند که چه رفتاری را از خود نشان دهند. اگر این مهارت های رفتاری را نیاموزند، در زندگیِ آیندۀ خود بویژه بعد از ازدواج، فردِ موفقی نخواهند بود و به مشکل برخواهند خورد.
در کنار آموختن مهارت های رفتاری، مهارت های اجتماعی نیز بسیار حائز اهمیت است یعنی بیاموزند وقتی در فضای جامعه قرار می گیرند چگونه با برقراری ارتباط، از عهدۀ نیازهای شخصی خود بربیایند. دانش آموزی که در کلاس، هنگام نوشتن از درس جا می ماند یا هنگام تدریس سوالی برایش پیش می آید اما سکوت می کند، حتی دانش آموزی که همکلاسی هایش به او زور می گویند اما دم نمی زند، نشان می دهد که مهارتِ برقراری ارتباط ندارد و نیاز به آموختن دارد.
همان طور که مهارتِ خواندن و نوشتن، و در واقع سوادآموزی، در آیندۀ فرزندان ما نقش مهمی ایفا می کند؛ مهارت های رفتاری و اجتماعی نیز می تواند مبنای شکل گیری شخصیت فرد در بزرگسالی باشد. شاید این مهارت ها در محتوایِ آموزشیِ کتاب ها ارائه داده شود اما آن ها را باید به طور عملی و کاربردی تر به دانش آموزان و فرزندانمان آموخت. | پویش
درباره این سایت